×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

در قلب و جان منی

وطنم ایران

× هرگز آلاله های به خون خفته وطن را فراموش نکنیم
×

آدرس وبلاگ من

sarbazane-emam.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/irani_133

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

عشق تلخ - قسمت دوم

قسمت دوم

بر لبم بگذاشت لب يعني خموش

طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

بهر كس جز او در اين دل جا نبود

دیده جز بر روي او بينا نبود

همچو عشقم هيچ گل زيبا نبود

        
خوبي او شهره آفاق بود

در نجابت در نكويي طاق بود

روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوشبختي ما را نداشت

پيش پاي عشق ما سنگي گذاشت

بي گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر اين قصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود و بس

يار ما را از جدايي غم نبود

در غمش مجنون عاشق كم نبود

بر سر پيمان خود محكم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من ديوانه پيمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پيمان را شكست

بي خبر پيمان ياري را گسست

بي خبر ناگاه پشتم را شكست

آن كبوتر عاقبت از بند رست

رفت با دلدار ديگر عهد بست

با كه گويم او كه همخون من است

خصم جان و تشنه خون من است

بخت بد بين وصل او قسمت نشد

اين گدا مشمول آن رحمت نشد

آن طلا حاصل به اين قيمت نشد...


***

عاشقان را خودشلي تقدير نيست

با چنين تقدير بد تدبير نيست

از غمش با دود و دم همدم شدم

باده نوش غصه او من شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم ، كم شدم

آخر آتش زد دل ديوانه را

سوخت بي پروا پر پروانه را

عشق من از من گذشتي خوش گذر

بعد از اين حتي تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بيرون كن ز سر

ديشب از كف رفت ، فردا را نگر

آخر اين يك بار از من بشنو پند 

بر من و بر روزگارم دل مبند

عاشقي را دير فهميدي چه سود

عشق ديرين گسسته تار و پود

گرچه آب رفته باز آيد به رود

ماهي بيچاره اما مرده بود

 

***

بعد از اين هم آشيانت هر كس است

باش با او ، ياد تو مارا بس است...

یکشنبه 6 آبان 1391 - 10:45:08 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم